شهدا سال 64 -زندگینامه شهید علیرضا محمدعلی پور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد عليرضا محمدعلي پور »
شکوفههای رنگارنگ بهاری، درختان زمستان زده را زینتی چشمگیر داده بودند. در نهمین روز از فروردین سال 1345 بود که در شهرستان نیریز، میان خانهای بیآلایش و ساده، غنچه وجود «علیرضا» صفا بخش دل اهل خانه شد و نور و شادی را در فضای آن پراکنده ساخت. هنوز راه رفتن را بخوبی نیاموخته بود که بر کنار سجاده پدر مینشست و معصومانه بر قیام و قعود وی مینگریست. کمکم رکوع و سجود را فراگرفت و عشق به پرستش...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد عليرضا محمدعلي پور »
شکوفههای رنگارنگ بهاری، درختان زمستان زده را زینتی چشمگیر داده بودند. در نهمین روز از فروردین سال 1345 بود که در شهرستان نیریز، میان خانهای بیآلایش و ساده، غنچه وجود «علیرضا» صفا بخش دل اهل خانه شد و نور و شادی را در فضای آن پراکنده ساخت. هنوز راه رفتن را بخوبی نیاموخته بود که بر کنار سجاده پدر مینشست و معصومانه بر قیام و قعود وی مینگریست. کمکم رکوع و سجود را فراگرفت و عشق به پرستش...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید علیرضا آذر
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید علیرضا آذر »
علیرضا، در فصل رویش و جوشش بهار در اول خرداد سال 1347 در روستای قطرویه میان خانوادهای مذهبی و متدین زندگی سبز خود را در کانون گرم خانواده آغازکرد. از همان کودکی عشق و محبت اهل بیت عصمت و طهارت(ع) در قلبش جای گرفت. کودکی را در طبیعت زیبا و با صفای روستا گذراند و پس از آن وارد دبستان یزدانی شد و این دوره را با موفقیت به پایان رساند. سپس وارد مدرسه امیرکبیر شد و دوره...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید علیرضا آذر »
علیرضا، در فصل رویش و جوشش بهار در اول خرداد سال 1347 در روستای قطرویه میان خانوادهای مذهبی و متدین زندگی سبز خود را در کانون گرم خانواده آغازکرد. از همان کودکی عشق و محبت اهل بیت عصمت و طهارت(ع) در قلبش جای گرفت. کودکی را در طبیعت زیبا و با صفای روستا گذراند و پس از آن وارد دبستان یزدانی شد و این دوره را با موفقیت به پایان رساند. سپس وارد مدرسه امیرکبیر شد و دوره...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید حسن لاریزاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
حتماً تجربه کردهای که دلتنگی و انتظار تکراری نمیشود. هر بار که دل میگیرد و هوایی میشود، مثل این است که برای اولین بار محبت و عشق را به تجربه گذاشتهای و یادی از او میکنی! آری! یادی از حسن لاری زاده میکنیم که ۱۷ /۱۰ /۱۳۴۴ در شهرستان شهیدپرور نیریز، میان خانوادهای متدین و عاشق ائمه اطهار (ع) قدم به عرصه هستی نهاد. در دامنپاک مادر و هدایت و حمایت بیدریغ پدر، گامهای زندگی را یکی پس از...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
حتماً تجربه کردهای که دلتنگی و انتظار تکراری نمیشود. هر بار که دل میگیرد و هوایی میشود، مثل این است که برای اولین بار محبت و عشق را به تجربه گذاشتهای و یادی از او میکنی! آری! یادی از حسن لاری زاده میکنیم که ۱۷ /۱۰ /۱۳۴۴ در شهرستان شهیدپرور نیریز، میان خانوادهای متدین و عاشق ائمه اطهار (ع) قدم به عرصه هستی نهاد. در دامنپاک مادر و هدایت و حمایت بیدریغ پدر، گامهای زندگی را یکی پس از...
شهدا سال ۶۶ -وصیتنامه شهید سید محمدجعفر (امین) قرشی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد سيد محمد جعفر (امين) قرشي »
بسمالله الرحمن الرحیم ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه. اشهد ان لاالهالاالله و اشهد ان محمد رسولالله و اشهد ان علیاً ولیالله. با سلام بر محمد (ص) و علی ولیالله (ع) و با درود بر حسینثارالله (ع) و مهدی بقیهالله (عج) و خمینی روحالله. ای آسمان! خون گریه کن که شاهد مظلومیت شهدای همیشه مظلوم اسلام بودهای. ای زمین! ناله کن چراکه شاهد به خون غلتیدن قامتهای افراشته شهدا بودهای و خون آنها جایجای تو را تطهیر...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد سيد محمد جعفر (امين) قرشي »
بسمالله الرحمن الرحیم ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه. اشهد ان لاالهالاالله و اشهد ان محمد رسولالله و اشهد ان علیاً ولیالله. با سلام بر محمد (ص) و علی ولیالله (ع) و با درود بر حسینثارالله (ع) و مهدی بقیهالله (عج) و خمینی روحالله. ای آسمان! خون گریه کن که شاهد مظلومیت شهدای همیشه مظلوم اسلام بودهای. ای زمین! ناله کن چراکه شاهد به خون غلتیدن قامتهای افراشته شهدا بودهای و خون آنها جایجای تو را تطهیر...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید عبدالحسین خلیلی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
دشتهای سرسبز و باغهای پر از عطر گل یاس روستای مشکان، در فروردینماه سال ۱۳۴۴ شاهد شکفتن لالهای دیگر دریکی از خانههای باصفا و مملو از عشق و محبت الهی بودند. خانواده متدین و دامدار مشکانی به یاد و نام سالار شهیدان، کودک نورسیده به نام عبدالحسین نام نهادند و در دامن پرمهر خود او را با آداب و سنن اسلامی پرورش دادند. دستهای کوچک او را در دستان معلمهای دبستان شهید آیت (ششم بهمن) مشکان قراردادند تا...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
دشتهای سرسبز و باغهای پر از عطر گل یاس روستای مشکان، در فروردینماه سال ۱۳۴۴ شاهد شکفتن لالهای دیگر دریکی از خانههای باصفا و مملو از عشق و محبت الهی بودند. خانواده متدین و دامدار مشکانی به یاد و نام سالار شهیدان، کودک نورسیده به نام عبدالحسین نام نهادند و در دامن پرمهر خود او را با آداب و سنن اسلامی پرورش دادند. دستهای کوچک او را در دستان معلمهای دبستان شهید آیت (ششم بهمن) مشکان قراردادند تا...
وصیتنامه شهید محمد تقی سرپوش
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد محمد تقي سرپوش »
بسم الله الرحمن الرحیم بنام خدای شهیدان و بنام خدای خمینی پیام با شماست ای جوانان، ای مجاهدان ایرانی و ای مجاهدان اسلام و ای رهروان الله، مدتی است از شهرم، از شهری که برایم غم بود و کور، به شهری سفر کردم که جای پای دلیران ایران و اصحاب حسین(ع) است که در این شهر جنگیدند و چنان اسلام را یاری نمودند که قدرت تفکر را از دشمن گرفتند. من در اینجا خیلی چیزها را یافتم و خیلی به...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد محمد تقي سرپوش »
بسم الله الرحمن الرحیم بنام خدای شهیدان و بنام خدای خمینی پیام با شماست ای جوانان، ای مجاهدان ایرانی و ای مجاهدان اسلام و ای رهروان الله، مدتی است از شهرم، از شهری که برایم غم بود و کور، به شهری سفر کردم که جای پای دلیران ایران و اصحاب حسین(ع) است که در این شهر جنگیدند و چنان اسلام را یاری نمودند که قدرت تفکر را از دشمن گرفتند. من در اینجا خیلی چیزها را یافتم و خیلی به...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید حسن رسایی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
حسن، ۱۳۴۰/۳/۱۷ در یک روز بهاری و در میان آواز قناریهای بیقرار در روستای خواجهجمالی از بخش آباده طشک نیریز در گلستان خانوادهای متدین دیده به جهان گشود. از کودکی مهربانی و گذشت را از طبیعت آموخت و با سرشت خود عجین کرد. به دلایلی از نعمت تحصیل محروم ماند و از همان اوان کودکی چون بازویی پرقدرت و توانمند برای پدر شد و همگام با او در امور کشاورزی، برای امرارمعاش خانواده خود تلاش فراوان کرد. مادرش...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
حسن، ۱۳۴۰/۳/۱۷ در یک روز بهاری و در میان آواز قناریهای بیقرار در روستای خواجهجمالی از بخش آباده طشک نیریز در گلستان خانوادهای متدین دیده به جهان گشود. از کودکی مهربانی و گذشت را از طبیعت آموخت و با سرشت خود عجین کرد. به دلایلی از نعمت تحصیل محروم ماند و از همان اوان کودکی چون بازویی پرقدرت و توانمند برای پدر شد و همگام با او در امور کشاورزی، برای امرارمعاش خانواده خود تلاش فراوان کرد. مادرش...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید حامد توکل
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد حامد توکل »
در شب میلاد فرخنده و خجسته امام سجاد (ع) ـ ۱۳۴۰/۵/۱۰ ـ در شهر نیریز غنچه وجود جامد در باغی که باغبانش خادم امام حسین (ع) و از شاعران اهلبیت (ع) بود شکفت. عشق و اخلاص فراوان خانواده به حضرت سید الشهداء (ع)، او را بامحبت حسین (ع) پرورش داد تا به سن کسب علم رسید. دوره ابتدایی را در دبستان فرهنگ و دوره راهنمایی را در مدرسه شهید مفتح نیریز به پایان رسانید و وارد دبیرستان شعله...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد حامد توکل »
در شب میلاد فرخنده و خجسته امام سجاد (ع) ـ ۱۳۴۰/۵/۱۰ ـ در شهر نیریز غنچه وجود جامد در باغی که باغبانش خادم امام حسین (ع) و از شاعران اهلبیت (ع) بود شکفت. عشق و اخلاص فراوان خانواده به حضرت سید الشهداء (ع)، او را بامحبت حسین (ع) پرورش داد تا به سن کسب علم رسید. دوره ابتدایی را در دبستان فرهنگ و دوره راهنمایی را در مدرسه شهید مفتح نیریز به پایان رسانید و وارد دبیرستان شعله...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید علی محمد معانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد علي محمد معاني »
بیستم اسفند 1346 آن زمان که طبیعت خود را برای رویش و حیات تازهای آماده میکرد، غنچهای زیبا در میان خانوادهای متدین جوانه زد و با اولین گریههای خود آغاز حیات نوینی را اعلام کرد. آغوش گرم خانواده پذیرای او شد و نام زیبای «علیمحمد» که نشان از علاقه آنها به بنیانگذاران مکتب اسلام و تشیع داشت را برای او انتخاب کردند. کودکی را که پشت سر نهاد، راهی دبستان بختگان شد و دوره ابتدایی را با موفقیت...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد علي محمد معاني »
بیستم اسفند 1346 آن زمان که طبیعت خود را برای رویش و حیات تازهای آماده میکرد، غنچهای زیبا در میان خانوادهای متدین جوانه زد و با اولین گریههای خود آغاز حیات نوینی را اعلام کرد. آغوش گرم خانواده پذیرای او شد و نام زیبای «علیمحمد» که نشان از علاقه آنها به بنیانگذاران مکتب اسلام و تشیع داشت را برای او انتخاب کردند. کودکی را که پشت سر نهاد، راهی دبستان بختگان شد و دوره ابتدایی را با موفقیت...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید قاسم صالح
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد قاسم صالح »
سپیده سر زد و از این شب قفس رفتند چنین پرنده شدند و ز دسترس رفتند یک گلدان شمعدانی، یک جانماز تبرک شده و مهری که جای پیشانی تو روی آن بود هنوز توی خانه است؛ هرروز شمعدانی را آب میدهم، جانماز را پهن میکنم و پیشانیم را جای پیشانی تو، روی مهری که خاکش، خاک کربلاست میگذارم ولی نمیتوانم مثل تو باشم، از نماز تا شهادت که میگویند کوتاه است، تو خوب راهت را پیدا کردی. راهیافته شهید، قاسم صالح...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد قاسم صالح »
سپیده سر زد و از این شب قفس رفتند چنین پرنده شدند و ز دسترس رفتند یک گلدان شمعدانی، یک جانماز تبرک شده و مهری که جای پیشانی تو روی آن بود هنوز توی خانه است؛ هرروز شمعدانی را آب میدهم، جانماز را پهن میکنم و پیشانیم را جای پیشانی تو، روی مهری که خاکش، خاک کربلاست میگذارم ولی نمیتوانم مثل تو باشم، از نماز تا شهادت که میگویند کوتاه است، تو خوب راهت را پیدا کردی. راهیافته شهید، قاسم صالح...